کتاب فروشی آنلاین رایا عرضه کننده کلی کتب دانشگاهی ، عمومی ، کمک آموزشی ، مذهبی ، نرم افزار های متنوع آموزشی و ....... در خدمت شماست. ثبت سفارش به دو صور خرید اینترنتی و تلفنی امکان پذیر است. 021-66414040 www.rayabook.net
توضیحات: «مذاکره» از ساده ترین ارتباطات شخصی، تا پیچیده ترین روابط بین
المللی کاربرد دارد. احترام متقابل به دیدگاه، ارزش ها و فرهنگ طرف مقابل،
می تواند در شروع مناسب یک مذاکره موثر باشند؛ به علاوه، برای ایجاد پل های
مناسب باید از مهارت های گوش دادن نیز برخوردار بود. هم چنین برای یک
مذاکرة موفق، باید بتوان تعادل را در نوع برقراری ارتباط ایجاد کرد.
نگارنده در کتاب حاضر به ارائة نکاتی در حوزة مهارت های مذاکره می پردازد.
می گویند وقتی شاگرد حاضر است معلم هم پیدایش می شود ، اگر این کتاب را
برای مطالعه انتخاب کرده اید معلوم است که آماده اید تا قدم بعدی را در راه
تکامل شخصی خود بردارید.شما آماده اید تا عالمانه بیشتر از آنچه واقعا در
زندگی خود می خواهید خلق کرده و دریافت کنید.با کار کردن عمدی و آگاهانه با
قانون جذب می توانید دقیقا آنچه را می خواهید با تلاش کمتر و لذت بیشتر به
وجود آورید . شما در سرفصل های این کتاب با مطالب زیر آشنا می شوید : - قانون جذب - نحوه تمرکز روی مفاهیم مثبت - مشخص کردن رویا ها در زندگی - تجسم و تخیل - زندگی کردن با قانون جذب و.....
هنگامی که
سخن از بلوغ به میان میآید، توجه ما بیشتر به غرایز جنسی ، تغییرات
فیزیولوژیکی و ... معطوف میشود. از میان این تغییرات میتوان از ازدیاد
سرعت رشد ، پیدایش صفات ثانوی و دگرگونی در شکل ظاهری بدن نام برد. این
تغییرات و کثرت تنوع رفتارهای نوجوان این سوال را برمیانگیزد که " نوجوانی
چیست؟ "در این کتاب سعی شده به شناخت مسائل نوجوانان و بررسی مفاهیم
بنیادی نوجوانی پرداخته شود و مباحثی چون بلوغ به مفهوم بحران ، فیزیولوژی
دوران بلوغ ، بلوغ جنسی ، جامعه و نوجوان ، طغیانهای جوانان ، علل و عوامل
بزهکاری نوجوانان و جوانان ، هوش بهر و بزهکاری ، انحراف جنسی ، فقر ،
مهاجرت ، خانواده و کمبودهای عاطفی مطرح میشود.
در این کتاب بی نظیر، دبی فورد به شیوه ای منظم، گام های رسیدن به یکپارچگی
و دگرگونی را مشخص می کند. اگر می خواهید زندگی تان دگرگون شود، این کتاب
را بخوانید و تمرین های آن را انجام دهید و بدانید غیر ممکن است که این
کتاب را درک کنید و دگرگونی ژرفی در زندگی احساس ننمایید! دبی فورد شما را
از الگوهای تنبیه خود که اغلب اسیرمان کرده اند، عبور می دهد. نظرات او به
گونه ای خارق العاده، جذاب و قانع کننده هستند.
توی دلم گفتم دختر هم مال مردم است ببین گذاشته رفته، اما پسر بود حالا
بر دل پدر نشسته بود، ببین ما چه جوری با مادرمان سر می کنیم من، ناصرخان،
محسن، همیشه دلم می خواست بچه ام دختر بشه اما از بی وفائی دختر خمیر گیر
دلم گرفت، بگذار مال ما هم پسر بشه، باز به خودم میره با وفا می شه، بدرد
بخور میشه، دختر را چه بکنیم؟ می گذاره میره، اما همیشه دلم می خواد دختر
بشه اسمش را هم می خواهم ستاره بگذارم ستاره که حسابی سین را بکشم و خوشگلش
بکنم.
یاد حرفهای مادرم افتادم و آن نوه خواهرش، کوکب، یک وجبی، دهنش بوی شیر می دهد مادر می خواهد ببندد به ریش من بیچاره،
- رحیم تمام کردی؟ - داره تمام می شه اوستا - من بروم؟ خنده ام گرفت. - چرا می خندی؟ حتماً می گوئی بودنم هم دردی را دوا نمی کند، نشستم دارم چپق می کشم. - نه اوستا همچو حرفی نمی زنم، شما راحت باشید، من بکار خودم هستم، بسلامت. - رحیم فردا غروب نمی آیم، تو و مادرت هم زود بیائید، توی حیاط چائی خوردن مزه دارد. - چشم اوستا خدمت می رسیم.
توی دلم گفتم دختر هم مال مردم است ببین گذاشته رفته، اما پسر بود حالا
بر دل پدر نشسته بود، ببین ما چه جوری با مادرمان سر می کنیم من، ناصرخان،
محسن، همیشه دلم می خواست بچه ام دختر بشه اما از بی وفائی دختر خمیر گیر
دلم گرفت، بگذار مال ما هم پسر بشه، باز به خودم میره با وفا می شه، بدرد
بخور میشه، دختر را چه بکنیم؟ می گذاره میره، اما همیشه دلم می خواد دختر
بشه اسمش را هم می خواهم ستاره بگذارم ستاره که حسابی سین را بکشم و خوشگلش
بکنم.
یاد حرفهای مادرم افتادم و آن نوه خواهرش، کوکب، یک وجبی، دهنش بوی شیر می دهد مادر می خواهد ببندد به ریش من بیچاره،
- رحیم تمام کردی؟ - داره تمام می شه اوستا - من بروم؟ خنده ام گرفت. - چرا می خندی؟ حتماً می گوئی بودنم هم دردی را دوا نمی کند، نشستم دارم چپق می کشم. - نه اوستا همچو حرفی نمی زنم، شما راحت باشید، من بکار خودم هستم، بسلامت. - رحیم فردا غروب نمی آیم، تو و مادرت هم زود بیائید، توی حیاط چائی خوردن مزه دارد. - چشم اوستا خدمت می رسیم.
قبول کنیم که ما برای رضایت دیگران خلق نشدهایم و قرار نیست زندگی خود
را بر مبنای خواست دیگران جلو ببریم. برای شخصیتهای داستان ما هم در
شرایطی لازم است کمی تامل کنند و سررشتههای از دست رهیده زندگی را دوباره
به دست گیرند. تمام ما شاید یک روز به این ترمز و توقف نیاز داشته باشیم
اما بعضی از ما میتوانند زمانش را درست انتخاب کنند و با جسارتی که لازمه
کار است به موقع از مهلکه خلاص شوند.
شهره وکیلی نویسنده (رماننویس) ایرانی است. او همچنین دبیر و مدیر
مدرسه نیز بودهاست. رمانهای او فروش بالا و چاپهای متعدد داشتهاند.
سیمین دانشور از کتاب «شب عروسی من» وی تمجید کرده است. نقد بسیار مثبت
سیمین دانشور از کتاب شب عروسی من اولین نقد سیمین دانشور بود از یک رمان
نویس زن ایرانی که شهرت شهره وکیلی را به اروپا آمریکا کانادا تا استرالیا
کشاند.
بدون تردید همه ما تجاربی داشتهایم و به مسائل زیادی فکر کردهایم، اما
آن کسى موفق است که درست و به موقع به این رازِ زندگى پى ببرد که: زندگى
گذشتن از مانع یا فتح قلهاى کوچک یا بزرگ نیست. زندگى شاید همین موانع و
سختىهایى است که هر روز با آنها سر و کار داریم و آرزو مىکنیم که این
یکى نیز به طریقى بگذرد تا به آن مرحله زیبا و دلپذیر برسیم. زندگى همه
مسیرى است که طى مىکنیم و نه این که چشم به انتهاى راه بدوزیم که روزى بر
ما نمایان خواهد شد. برنده و موفق آن کسى است که به موقع به این راز دست
یابد و بتواند آن را به کار بندد. آن وقت هر لحظه از سختىها هم معنایى
تازه مىیابد و منجر به حسى خوشایند مىگردد. قصه «دیدار در پاییز» نیز
شامل تجربههاى مکررِ قهرمان داستان است که هر بار با این تصور که به
اندازه لازم کسب تجربه کرده، وارد مرحلهاى تازه مىشود و رابطهاى دیگر
را مىآزماید: یا از سرِ اجبار و یا به دلخواه! تا شاید به آن نیکبختى
دست یابد.
اگرچه پیدا کردن یک شریک خوب برای زندگی اقبال میخواهد و نیکبختی، اما
آنچه از دست ما برمیآید شریک خوب شدن است. آن بخش از ماجرا که دست ما
نیست با یک اتفاق ساده شروع میشود ولی قسمت دیگرش در دستان ماست و آن
همراه خوب شدن است. تکاپو برای ادای سهمی که در زندگی باید برایش تلاش کرد.
قصه پیش رو نیز مجموعهای است از اتفاقات دیروز که امروز نتیجه داده است:
چه خوب و چه بد! آنچه روزی آرزو بوده امروز به خاطره مبدل شده و یک نفر
روایتگر آن شده است. روایت داشتنها و خواستنها و نداشتنهای پر از
حسرت!