کتاب رایا

کتاب رایا در کمترین زمان ممکن با خدماتی سریع و متمایز آماده ارائه سرویس است.

کتاب رایا

کتاب رایا در کمترین زمان ممکن با خدماتی سریع و متمایز آماده ارائه سرویس است.

کتاب فروشی آنلاین رایا عرضه کننده کلی کتب دانشگاهی ، عمومی ، کمک آموزشی ، مذهبی ، نرم افزار های متنوع آموزشی و ....... در خدمت شماست.
ثبت سفارش به دو صور خرید اینترنتی و تلفنی امکان پذیر است.
021-66414040
www.rayabook.net

  • ۰
  • ۰

غزال


علی
طیبه امیر جهادی

در آخرین لحضات غروب دومین شب باییزی وقتی بابا ماشین رو پارکینک نگاه می داشت از فرط خستکی فقط کیفم را برداشتم و به طرف اسانسور رفتم و منتظر بقیه نشدم که صدای اعتراض ساناز بلند شد: ای خانوم ما که حمالت نیستیم حرکت اسانسور مجال بکو مکو را نداد. به سختی توانستم قفل حفاظ را باز کنم. وقتی به داخل رفتم به سرعت لباس راحتی تنم کردم و روی تخت ولو شدم. صبح با نوازش مادرم از خواب بیدار شدم. - سلام صبح به خیر. - سلام عزیزم صبح تو هم به خیر بلند شو یه دوش بگیر تا سر حال بری مدرسه! بعد از دوش آب گرم از اتاق بیرون رفتم بابا و ساناز از من زودتر بیدار شده و مشغول صبحانه بودند. سلام کردم و کنار ساناز نشستم و لیوان آبمیوه را برداشتم و تا ته سر کشیدم. ساناز با اخم و عصبانیت گفت: غزال تو همیشه حق منو میخوری. خندیدم و جواب دادم: قربون خواهر کوچولوی خودم برم که حقش پایمال میشه، آخه دختر مگه پول که حق تو رو بخورم. می دونی آخه آبمیوه تو یه طمع دیگه داره!..................


برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.. www.rayabook.net


  • ۹۴/۰۶/۰۳
  • raya book

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی